آفت اسلامگرایان لیبرال زده در کشتزار بیداری اسلامی و نهضت مجاهدین ( 1 )

ساخت وبلاگ

 آفت اسلامگرایان لیبرال زده در کشتزار بیداری اسلامی  و نهضت مجاهدین  ( 1 )

کاتب : ابوحمزه المهاجر هورامی

« می دانيم که کارل مارکس  و مریدان ماتریالیستش  اعلام می دارندکه : اقتصاد و روابط تولید را دگرگون کنید تا تاریخ دگرگون شود . و قرآن چنین امر می کند که : خودتان را دگرگون کنید تا تاریخ و همه چیز دگرگون شود . ( الرعد 11 ) ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم ........

این دگرگونی صرف ظاهر نیست مثل ریش گذاشتن و ... برای مردان ،  و رو سری سر کردن و نقاب زدن و.... برای زنان ( همچون آهنی که رو کشی از طلا  بر آن کشیده باشند که تنها در صورت نا آگاهی و غیر متخصص بودن انسانها مقبولیت موقتی می یابد و گرنه چیزی جز کلاهبرداری و فریبکاری بیش نمی باشد .) باوجود حفظ این ظواهر،هدف سکۀ ناب طلا شدن است، نه فلزی ناخالص با روکش طلا.

جهاد عقیدتی ودرونی به زبان ساده یعنی : یک آدم سرگردان را مثل یک انسان مفید و هدایت یافته  کنی : تلاشی برای درست کردن یک انسان . و جهاد مسلحانه وظاهری یعنی : تلاش براي درست کردن دیگران . کمیت هم مطرح نیست . چون معیار این است:  «خیرالناس انفعهم للناس» بهترین و نیکوترین مردم فائده رساننده تر ایشان برای مردم است . و پيداست« من لم یکن لنفسه كيف یکون لغیر» .

هر شخص توانست در وجود خود یک انسان مؤمن مبارز و مجاهد مخلص متعهد آگاه بسازد، خود به خود به جامعه و دیگرانسانها سود رسانیده ؛ واگر چنین نباشد و هرگونه اقدامی برای جامعه ودیگر انسانها  انجام دهد به ضرر جامعه بوده و مردم را دچار دردسر ورنج و مشقت و ... می نماید.

 بی تردید اولین خدمت هر انسانی به جامعه و از لحاظ مفهوم وسیع بشریت این است ، خودش را درست کند ، که خودش به درد این بخورد که به جامعه خدمت کند . چون در غیر این صورت هراقدامی انجام دهد باز بی نتیجه و عبث و رنج آفرین و بدون منفعت است . شرط اول برای تغییر جامعه تغییر خود است در غیراینصورت یا مردم  فریب دادن است ، یا خود فریبی است . بدین شیوه که خود را فریب دهد که مثلاٌ دارد به مردم خدمت می کند که در هر دوصورت شر است . اگر جامعه ای هم به خاطر جهالت و فریب خوردن و ... دنبال انسان یا گروهی بدون ساختگی جهاد درونی بیافتند به کجا می رود؟ که تاریخ نتیجه اش را جز شر نشان نداده است .چون وقتی تلاش انسان جهاد در راه خدا محسوب می گردد که خیری به دنبال داشته باشد ، اما چون غیراز بیچارگی و بی ثمر بودن تلاشها در دنیا و آخرت، ثمرۀ دیگری در بر ندارد وتنها انسان منحرف کردن و گاه انسان به کشتن دادن است ، چیزی جز شر محض نمی تواند باشد.

انسان مبارز جهت غلبه و پیروزی بر هوای نفس یا قلب در مقدمه نیاز به تکنولوژی و ابزار و وسایلی چون قلب و عقل دارد:

الف : قلب : (انفال 3) آیات و دلایل الهی برآنان خوانده شود بر یقینشان می افزاید در نتیجه «یتلوعلیهم آیاته» ( محمد24 ) .جهت وقوع و غلبه و عینی شدن حالت بالا امر می شود که باید قلب ، سلیم و تزکیه گردد .

ب : عقل : با وجود شرط اول فهمیده و آراسته به علوم و آگاهیهای بایسته و تمیيزگر كه ابزار و وسیله اي گردند در نزدیکتر گردانیدن وی به خداوند ( فاطر28)

با طی نمودن مراحل جهاددرونی است که امتی کوچک با وحدتی معنوی بوجود می آید چون زمانی که وحدت معنوی وجود نداشته باشد وحدت ظاهری بی مفهوم و  بدور از تصوری اسلامی است و با طی نمودن مراحل جهاد درونی و وحدت معنوی است که مخلصانه و متعهدانه ابراز می داریم که :

1-    الله هدف ماست ،

« قل ان صلاتی و نسکی و محیای ومماتی لله رب العالمین لاشریک له وبذلک امرت وانا اول المسلمین »( انعام 163-162)

« و ان احکم بینهم بما انزل الله ولا تتبع اهوائهم و احذرهم ان ..... لقوم یوقنون :( (26) مائده 52-49)

« وما کان لمؤمن ولا مؤمنة اذا قضی الله و رسوله امر ان یکون لهم الخیرة من امرهم » احزاب 36 )

2-    رسول صلی الله علیه و اله وسلم پیشوای ماست . (پیشوا نه رهبر چون قرآن قدوه را بیان می کند به معنی پیشوا و انسان الزعامة را اعلام می دارد به معنی رهبر )

3-     جهاد راه ماست و مرگ در راه خدا بالاترین آرزوی ماست .

تنها رضایت خدا و رسولش شرط است نه رضایت یا روگردانی دیگران « والله و رسوله احق ان یرضوا ان کانوا مؤمنین »(توبه 62)

« قال رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم : من ارضی سلطاناً بما یسخط ربه خرج من دین الله » ( الحاکم )هر کس برای راضی کردن پادشاهی کاری بکند که پروردگارش ناراضی شود از دین خدا بیرون می شود .

وبدینسان بااین وحدت معنوی ما به وحدت ظاهری هم می رسیم . وحدتی که خداوند از قبل برای حرکت و جنبش ما نام « مسلمان » را برگزیده است . ( حج 78 ) هو سما کم المسلمین من قبل و فی هذا .... برای اینکه :

الف : رسول خدا الگو واسوۀ ما گردد . ب : ما هم الگو و اسوه برای بشریت و مردم گردیم .»

ما از روش مبارزاتی خدشه ناپذیر اسلام  برمبنای عمل رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحاب بزرگوارش و فرقه ی ناجیه  ، پیروی کرده  و  از مبارزه ی فعال عقیدتی و ایدئولوژیک حمایت می کنیم . چون این روش مبارزاتی  سلاح و ابزار محکمی است که  وحدت را در درون جماعت مجاهدین و سازمانهای جهادی، به نفع جهاد و نبرد ما تضمین می کند . این سلاح  را هر مسلمان وهر مجاهد فی سبیل الله  باید بدست بگیرد .

نکته ی دیگر اینکه «ما )) محك )) نيستيم براي ارزيابي ديگر مسلمانان مخالف تا موافق ما خوب باشد و مخالف ما بد ، و بايد از اين خصلتهاي « خود پرستانه شرك آور» خود را نجات داد و از خودخواهي «كل حزب بمالديهم فرحون» دست كشيده و (( اخوت اسلامي))  را ولو )) يك طرفه))  هم باشد به اجرا در آورد و تلاش خود را در جهت پيوستن به درياي اسلام و فلاحي از جويبارهاي تفاسیر و تشكيل شوراي خواسته شده اسلام  متمركز گردانيم .

در نتيجه ما به خود و ديگر مؤمنين جهان و بخصوص مؤمنين مسلمان  منطقه مي آموزيم كه از روي برداشتها و تفاسير از قبل آماده شده خويش به قضاوت ننشينند بلكه حقايق عيني و موجود را در نظر بگيرند و آشنايي و تبادل نظر رو در رو را به عنوان روشي متناسب با سياست اسلامي به جاي قضاوتهاي غيابي نسبت به يكديگر  كه زائيده جهالت حاكم بر افكار و دلهاست ، جايگزين نمايند .

و از حصار خطرناك خود محوري ، پيشداوري و خود پرستي كه تفاسیر همچون كرمهاي ابريشم پرورشي بدون در نظر گرفتن عواقب آن  بدان خوي گرفته اند رهايي جويند. چون رضاي خدا و آزادي و سعادت مردم در گرو (( يغيروا ما بانفسهم ))) رعد 11)مي باشد و برتري تنها در تقواست كه آن هم توليد طبقه اي خاص و جماعتي خـاص در دنيـا نمي كند .

هر جمعيت ، جماعت ، گروه ، سازمان و ... كه در راستاي اهداف اسلامي چون اخوه،  شورا ، امة اسلامي ، جامعه اسلامي و آزادي و عدالت و رفاه و امنيت و ... در تلاشند بايد نتايج ديدگاهشان و نتيجه عملي آن در جامعه بسي بهتر از مذاهب گذشته و حال باشد و بايد نهايت اختلافشان با ديگر جماعتهاي برادر در فروع و بسيار جزئي باشد ، نه در اصول كه پس روي و بدعت گذاري تلقي گردد كه بدتر از مذهبهاي رايج گردد ،و علاوه بر صدمات حتمي و انكار ناپذير به جنبش و بيداري اسلامي و مردم جامعه اش ،براي هميشه در تاريخ الهي روسياه گرديده و آبرويش برود ، چون مذاهب موجود منشعب ازاسلام در فروع آن هم شخصي و جزئي با هم فرق دارند ، حالا تصور كنيد شخص در پي انهدام اين اختلافات فرعي و بسيار جزئي شخصي ، دست به اقدامي عملي زند و نتيجه اش بدتر و اسفناكتر از آني گردد كه موجود است .

مذهبي بودن به اعتبار شعائر ، معاملات ، مناكحات و در كل در فروعيات مطرح است . و اساس آن بر تقليد در اين موارد استوار است . اما به قول جمهور علماي تمامي مذاهب منشعب از اسلام ، در((‌ عقيده (( و اصل دين تقليد جايز نبوده و اكثرا آنرا ناروا و حتي حرام شمرده اند .

چنانكه مي دانيم ، ((الا له الخلق و الامر )))  54 اعراف )، هم چنان كه خالقي جز وي وجود ندارد قانون گذار و امر كننده اي وجود ندارد . هم خلق خاص خداست هم امر . چه امر تسخيري باشد ( حيوان ، گياه ) چه امر تشريعي ( بشر هم تسخيري ( جسم وي ) و بعد تشريعي ... ) .

و چنانچه شمارش آيات را 6666 آيه بدانيم 6400 آيه در مورد اعتقاديات و متعلقات آن مي باشد ، آن هم بدين دليل كه كار در اين حيطه بدست بشر و اجتهاد انسان نيفتد . چون مبدأ حركت عقيده است و اگر اجتهاد در مسئله ی ايمان و عقيده صورت گيرد،  اختلاف حاصل شده و طبعاً هر مجتهد و شخصي (( مبدأي))  را به وجود آورده و قطعاً (( مسير حركت )) نيز تغيير خواهد كرد و خداوند براي جلوگيري از وقوع چنين امري آن را به تفصيل بيان نموده و قدرت اجتهاد انسان را منهدم نموده و خلع كرده است . به عنوان مثال تحدي مي نمائيم كه كوچكترين شركي وجود ندارد كه در قرآن به تفصيل از آن بحث نشده باشد . در نتيجه كسي حق اجتهاد در عقيده را ندارد . و هر فرد بشري در حد توان خود مي تواند استدلال نموده و ايمانش را استوار گرداند و در راهش به چنان درجه اي برسد كه جان و مال و خونش را نثار گرداند . نه فقط استدلال يوناني كه فقط ملاهاي يوناني زده بلدند و ديگران چون بلد نيستند بايد تقليد كنند .

آفت اسلامگرایان لیبرال زده در کشتزار بیداری اسلامی  و نهضت مجاهدین  ( 2 )

اتحاد مردمی هورامان علیه سکولاریستهای مرتد...
ما را در سایت اتحاد مردمی هورامان علیه سکولاریستهای مرتد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد نوسودی jihadehawraman بازدید : 355 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1391 ساعت: 12:03