مجاهدین مسلمان و مسئله ی بنیادین « سازماندهی » ( 3)

ساخت وبلاگ

 مجاهدین مسلمان و مسئله ی بنیادین « سازماندهی »  ( 3)

{زنجیره آگاهیهای منهجی}

 

به قلم استاد  مجاهد : ابو حمزه المهاجر هورامی

 

بدینسان تعریفی از سازماندهی ارائه می گردد : « هماهنگی بین نیروها با بکارگیری صحیح دستورها » .

و به کارگیری صحیح دستورها خیلی مهم است . مجزأه بن ثور سدومی رضي الله عنه  می گویند : « وقتی به مأموریتی فرستاده می شویم باید همانی که دستور داده شده صورت پذیرد حتی در صورت توانایی نباید کاری بیشر صورت پذیرد» .

طاقت و توانایی انسان در حفظ و یاد آوری و ... محدود است باید در آنچه مقدم و ضروری تراست به خدمت گرفته شود .

تنظیمات و سازماندهی از اولین شخص سابق بالخیرات که قصد بیداری دیگران را دارد ، باید رعایت گردد تا تنظیم و تشخیص برنامه جهت دیگران .

تشکیلات بالاتر و بزرگتر از مقدورات سابق بالخیرات ، بزرگترین ضرر و خطر را در بر دارد . به میزانی که تقوا و سازندگی به پیش می رود تشکیلات هم به همان میزان به پیش برود نه بيشتر که همان مضرات را در بر دارد . در ضمن نظم و سازمان بیداری اسلامی باید به تناسب و سعت حرکت مردم در نظر گرفته شود .

فقط خدا لشکریان خود را می شناسد (مدثر 31) .در نتیجه تمام تصمیمات سازماندهی بر مبنای عمل و ظاهریات تراوش شده صادرمی گردند و کاملاً تجربی و زیر مبنای عمل اند و ظن و گمان و نیت افراددر درجه ای پست تر و مقدماتی محسوب  مي گرددنه تصمیم اصلی .

کار سازمانی باعث

1- نظم وانسجام بهتر .

2- و تقسیم کار و وظایف بهتر می گردد .             باید کاملاً مراقب حدود پیشرفت آن بود . تشکیلات زدگی را همچون علم زدگی و بت نمودن هر امری را بشدت تقبیح و ناروا می شماریم .

ما داریم با عقیده و ایمان روح بخشمان راه تازه ای را که مردم و مستضعفان با تکیه بر آگاهی و بینش عقیدتی و ایمانی شان باز می کنند برای سرزمینمان و دیگر سرزمینهای زیر ستم مسلمان نشین ، هموار می کنیم و از « تمام » امکانات و وسایلی که در قانون الهی وجود دارد برای باز کردن راهی بسوی تکامل و کامیابی ملت ستمدیده امان و دیگر ملل ستمدیده جهان اسلام و مؤمنین سراسر جهان ، استفاده خواهیم کرد ، ما به شدت دشمنان خدا و ملت را عقب خواهیم رانده رهایشان نخواهیم کرد ، و چنان ضربه ای را بدانان وارد خواهیم کرد که تنها راه بهبود آن « مرگ » باشد .

مردم اهمیت کارهایی را که بدست مصلحین انجام پذیرفته و یا خواهد پذیرفت به خوبی درک خواهند کرد . برنامه های مترقیانۀ اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی بیداری اسلامی و تلاش جهت بهبود بخشیدن سطح زندگی و امنیت مردم ، خود منسجم ترین و مطلوبترین و در عین آگاهی مردمان مؤمن مسلمان ، توفنده ترین و برنده ترین سلاحی است که می توان بدان ، ریشه تمام بی عدالتی ها را کند .

در میان انقلابیون آگاه  و صادق بیداری اسلامی، در بالاترین سطوح ، ایثار و شور انقلابی عظیمی به چشم می خورد و در میان مردمان روستایی محروم شده ستمدیده آگاه و تاحدود زیادی شهریهای مظلوم و مستضعف ( در معنی و مفهوم اصلی آن ) آگاه، جدیت و سختکوشی بی پایان و فراوانی موج می زند . اما این شور انقلابی و سختکوشی را باید در یک سازمان منسجم و منظم با قوانینی آهنین « سازماندهی » کینم تا از هر گونه هرج و مرج و بی نظمی و هدر رفتن انرژی در میان انقلابیون حرفه ای و هرز رفتن قدرت انقلابی آزادیخواهان و مسلمانان ستمدیده جلوگیری به عمل آورد بدین ترتیب قبل از کسب پیروزی بر دشمنان دین و ملت و برای رسیدن به آن، تنها سلاحی که در دسترس انقلاب و مردم وجود دارد « سازمان» است .

نشانۀ اصالت جنبش اسلامی که بوسیله مؤمنین رهبری و هدايت می شود بالا بودن معیار سازمانی آن است . می توان تمام فعالیتها به منظور هدایت مسلمین به مرحله برخاستن و برانداختن ظلم و فساد و محرومیت و استثمار و در نهایت قانون صهيوني ـ صليبي و حکامی که مجری آنند را اینطور خلاصه کرد :

خلوص ایمان و سازمان ، خلوص ایمان و سازمان ، خلوص ایمان و سازمان . در واقع هدف ترویج و تبلیغ دینی ، سازماندهی مسلمین است. فقط با سازمان دادن آنهاست که شرایط تعلیم و بیدارسازي آنها و استحکام قدرت عظیم انقلاب اسلامی فراهم می شود . زیرا همینکه مسلمین ایمانی مخلصانه و قوی  پیدا کردند و سازمان یافتند نیروی آنها صد برابر خواهد شد .

شیخ حسن النباء رحمة الله علیه  شاید در چند قرن  اخیر نخستین مصلحی باشد که اندیشه تشکیلات و سازماندهی را در چارچوب تفکر اسلامی و سیله ای برای تحقق اهداف اسلامی قرار داد . البته این امری غریب نبود و برای مسلمین ابداعی جدید بشمار نمی رفت چون همین نماز جماعتی که در پارلمان و مسجدمان برپای می داریم خود تمرین نوعی سازمان و تشکل است . ایشان مجدد و مهدی زمان ما و سابق بالخیراتی بود که بزرگترین نقش را به همراه  معاصرینش در بیداری اسلامی ایفا نمود .

 بدون یک سازمان رهبری با ثبات که ارائه کار را تضمین کند هیچ جنبش انقلابی استواری نمی تواند پدید آید . و هر اندازه انبوه کسانی که فی البداهه به جریان مبارزه کشانیده می شوند بیشتر باشد به همان اندازه لزوم داشتن چنین سازمانی بیشتر است و به همان اندازه این سازمان باید استوارتر باشد . چنین سازمانی باید اصولاً مرکب از مردان و زنانی باشد که « حرفه شان فعالیت انقلابی »است .

با توجه به تجربیات انقلابات اسلامی جهان علیه طاغوتهای ستم شاهی ومتحدين صليبي ـ صهيوني اش، در یک سرزمین دارای حکومت خود کامه ، هر اندازه که تعداد این سازمان محدود باشد بطوریکه فقط شامل « انقلابیون حرفه ای » باشد که مبارزه با پلیس سیاسی را آموخته اند ، به همان اندازه سلطه یافتن بر این سازمان دشوارتر خواهد بود و به همان اندازه تعداد مسلمینی که بتوانند فعالانه در جنبش اسلامی  شرکت کنند بیشتر خواهد بود .

عضو گیری باید از میان افراد آزمایش شدۀ صالح و شایسته صورت گیرد و سازماندهی آنها  نیز باید در سیستمی واحد و همبسته همراه با آموزش دادن آنها با شیوه های واقعی اسلامی و پیشرفته صورت گیرد . دربارۀ انسانهای مبارز ومؤمن مسلمان که از مجموعه شان نیروی مجاهد مبارز پدید می آید لازم است مطالعه و بررسی کافی به عمل آید تا تنها در صورت « دارا بودن زندگی » به صفوف پیکارگران در آیند ، رهبری نهضت که به چنین نیرویی سازمان می دهد و تربیت لازم را نسبت به آنان به عمل می آورد ، مؤظف است انسان مبارز را از« مبارز کاذب » باز شناسد ، میان مبارزان حقیقی همبستگی به و جود آورد ، سپس آنانرا در مدرسه خود به مجاهدین تعالی بخشد .

هنگامی که این افراد تعالیم عقیدتی و بینش ایمانی دیدند سرمایۀ مبارزه و قدرت انقلاب را افزایش می دهند ، در این ایام ضمناً بکار بستن و سائل و شیوه ها و تاکتیک های مبارزه را بخوبی فرا گرفته و آنها را با مهارت انجام می دهند . هر مبارزی که طی سلسله مبارزات و عملیات مستمر و تعلیم و تکامل یافته  « بر حسب » وضع صنفی، مقام اجتماعی موجود و امکاناتش در یکی از جبهه های متنوع مبارزه سر گرم پیکار می شود . پیکار وی و مبارزات همگامانش توسط نقشه کلی مبارزه تنظیم می شود و در خطوط اصلی استراتژی قرار گرفته ، در مسیر واحد با هماهنگی به سمت موقعیت قیام یا تعرض نهائی ، هدایت می گردد . تلاش و سعی بیداری اسلامی بر این باشد که در سازماندهی به همه طبقات و اصناف موجود مردم توجه شود . و بسته به شرایط و امکانات بیداری باید کارها را بر حسب توانایی و کارایی شان تقیسم کند . گروهی از آنان به امور کشاورزی ، گروهی دیگر به کارگران ، بازرگانان ... دانشکده ها ، صنعتگران ، مدارس و ... رسیدگی کنند .

اولین وظایف اساسی بیداری اسلامی در اولین مرحله از سازماندهی نیروهای مؤمن مسلمان :

1-    آگاهی دقیق و مشروح از جامعه .

2-     تربیت بیدارانی در میان تمام لهجه ها و زبانها .

3-    سازماندهی شبکه های توأم با شکیبائی .

4-    دقت در کشف « لحظات مناسب و مطلوب »

5-    درك نقاط ضعف دشمن صليبي ـ صهيوني ومتحدين مرتد بومي اش .

سازماندهی اولیه مبارزاتی بیداری اسلامی از این اصول و چهار چوب خارج نخواهد بود ما توانسته و می توانیم دامنه و محتوی  و زمان این خیزش اسلامی را آنچنان تنظیم و پرورش  دهیم که فعالیت و حیات ظلم و فساد و استثمار را پایان بخشد و نیز بقاء، توسعه و حضور استوار اسلام را مهیا بسازد .

در میان احزاب و تفاسیر نام و اسم حزب و تفسیر برای ما فرقی نمی کند بلکه آنچه اساس و بنیادیست « عمل و ستون فقرات »  است . واینکه نیروی محرکه را بی چون و چرا اسلام تأمین کند . ما برای اعتلای نام « الله » جل جلاله و اسلام و احقاق حقوق بندگان مستضعف خدا به پا خواسته ایم و بر دشمنان فائق  خواهیم آمد و با کلام الله قصد اداره امور را داریم .

این امر در سرزمین اسلامی ما صادق و منطقی است که دارای وضعیت خاص خودش است و باید با توجه و در نظر گرفتن این و ضعیت خاص گام برداشت و دست به اقدام زد .

ما مداراهای تاکتیکی را در صورتی که در راستای تحقق بخشیدن به استراتژی انقلابی اسلام سودمند و مفید باشد و سير بلند وحدت مبارزۀ اسلامی را منحرف و یا به خطا نیاندازد ، با توجه به وضع عینی مبارزه می توانیم بپذیریم . همچنین با هر گونه ائتلافی که بواسطه آن رهبری جنبش از مؤمنین مسلمان ربوده شود به شدت و با سرسختی هر چه تمامتر مخالفیم .

رهبری سیاسی و نظامی تبلیغی و .... ما یکی خواهد بود همچنانکه بر اساس اسلام باید این چنین باشد . در دفتر شورا یک « یک شورای جنگ » متشکل از اعضای دفتر شورا وجود داشت که مبارزۀ مسلحانه را هدایت می کرد .

و در تمام شئون مبارزه و با توجه به سیرۀ پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم « شورا » بر جنبش حاکم بود .

با وجود این تجربیات ، بیداری اسلامی جهان باید از وجود کشورهای مستقل و حداقل از یکی از کشورهای مستقل مجاور بهره گیرد . در حالی که عوامل داخلي تعیین کننده اند اما نباید عوامل خارجی را فراموش کرد . همچنانکه پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم ، جمعی از یارانش را به حبشه نزد نجاشی فرستاد و از آن بعنوان پایگاهی خارجی استفاده کرد . ( و ایران زمین فعلا"بزرگترین پایگاه در جهان به شمار می رود . )

دومین وظایف اساسی بیداری اسلامی در دومین مرحله سازماندهی نیروهای آزادیبخش اسلامی .

1-  سازمان ، انضباط و شورا را در درون جنبش تقویت کنیم . مرتباً آنرا به تحول مبارزه تطبیق دهیم . اشتباهات را تصحیح کنیم .

2-  بررسی و تحلیل جنبشهای موجود در سرزمین و منطقۀ خود و جهان اسلام و مردمان دیگر جهان در ابعاد مختلف و نقاط گوناگون و شناختن کم و کیف آن .

3-  کار عقیدتی و ایمانی را مرتباً در میان مردم بهبود بخشیم و گسترش دهیم و به هر قیمتی که شده وحدت اسلامی خویش را حفظ کنیم .

4-    آموزش تعداد هر چه بیشتری از افراد در داخل و خارج برای رهبری سیاسی ، سازماندهی و گسترش مبارزه .

5-  تقویت روز افزون و گسترش یابندۀ سازماندهی ، تربیت کادر به تعداد روز افزون و کوشش برای کسب وسايل ضروری برای تعقیب موفقیت آمیز مبارزه « استفاده حداکثر از حداقل امکانات » .

6-    ایجاد و تشکیل گروهها ، گروهکها و جمعهای کوچک با برنامه ریزی دقیق و متناسب با امکانات .

7-    تقویت سازمان در مناطق شهری ، منتهی بطور کاملاً آگاهانه و احتراز از هر گونه تظاهرات عمومی .

8-    مبارزه علیه ضعفهایمان « اصل مقوم و پا پرجا که بدون آن نهضت روبه شکست خواهد بود » .

9-    ایجاد آمادگی رزمی « در زمینه های مختلف » منطبق با وضعیت اجتماعی جامعۀ خود ، بسط و توسعۀ این آمادگی و احتراز از عملیات عجولانه و زود گذر .

سومین وظایف اساسی بیداری اسلامی در سومین مرحله از سازماندهی نیروهای آزادیبخش اسلامی :

1-  بسیج و سازماندهی فوری مردمان مؤمن و مستضعف شهری و روستایی که تجربه نشان داده نیروي اصلی در مبارزه برای انقلابند .

2-    تشویق مسلمین از هر گروه و قومی با هر خاستگاهی برای اتحاد بر محور جنبش اسلامی .

3-    سازماندهی مهاجرینی که واقعاً به آزادی اسلامی ملتشان علاقه مندند .

4-  ایجاد جنگ اعصاب و وارد کردن ضربات متعدد روانی بر دشمن و استفاده درست و منطقی از این عامل فوق العاده مهم در حد توانائی .

 

والحمدلله رب العالمین

                                                                             والله اکبر

                                                                            ابو حمزه المهاجر هورامی

 

 

 

 

 

 

 

             ....................................................................

 

(( 1- سازماندهی اصلاح و انتقاد : الگو قرآن است . بعنوان مثال ابتدا توحید بیان می گردد و انهدام شرک و حمله مستقیم به خدایان و اله های استکبار و اتراف سپس مسئله اطعمهم من جوع وآمنهم من خوف(رفاه وامنیت با تمام شاخه هایش برای همه )و منکرات جزئی همچون بی حجابی و رقصهای آنچنانی و ... مطرح می گردد . ( 12  الرعد 11). ))

 

 

اتحاد مردمی هورامان علیه سکولاریستهای مرتد...
ما را در سایت اتحاد مردمی هورامان علیه سکولاریستهای مرتد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد نوسودی jihadehawraman بازدید : 293 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت: 6:00