آفت اسلامگرایان لیبرال زده در کشتزار بیداری اسلامی و نهضت مجاهدین ( 2 )

ساخت وبلاگ

 آفت اسلامگرایان لیبرال زده در کشتزار بیداری اسلامی  و نهضت مجاهدین  ( 2 )

کاتب : ابوحمزه المهاجر هورامی

 

در زمان هارون الرشيد در)) مؤسسه بيت الحكمه))  بعضي از علما جهت ترجمه متون يوناني ، ايراني ، هندي و ... به اجاره گرفته شدند كه در نتيجه بعضي يوناني زده ، بعضي ايراني زده شدند . چنان مغرور شدند كه هر اصلي با فلسفه و منطق يوناني هماهنگ نبود آن را قبول نمي كردند و قرآن  و سنت را موافق با آن مي كردند و از اينجا بود كه مسئله اجتهاد در عقيده حاصل شد و بس .» در زمان کنونی نیز عده ای با آشنائی  با اندیشه های سکولاریستی و حتی تحصیل در مدارس سکولاریستهای لیبرال و یا کمونیست  دچار همین بیماری قدیمی اما ویرانگر و مخرب سرطانزا گردیدند .

این افراد  در زمانی که در مصر و دیگر جاها سوسیالیسم و کمونیستها مد روز بودند سعی داشتند اسلامی را ارائه دهند که از کانال سوسیالیسم عبور کرده باشد و نوعی آشتی و همسوئی بین اسلام و سوسیالیسم به وجود آورند که نوشتن کتابهائی چون ( اشتراکیه  یا سوسیالیسم  یا جامعه گرایی  زمان عمر و ابوبکر و...) و اعمال عبدالناصر و قذافی و صدام حسین و... نمونه ی بارز این جریان بودند .

پس از آنکه کمونیسم و سوسیالیسم به زباله دانی تاریخ ریخته شد و از مد افتاد ، هم اکنون  سکولاریسم از نوع لیبرالیش در جهان مد گشته است و ادعای برتر و مترقی بودن را دارد و سعی دارد با قدرت تبلیغاتی و موشکیش بر دنیا مسلط گردد .  به همین دلیل عده ای از همان تبار گمراهان گمراه کننده ی تاریخ ، برآنند که اسلام را اینبار از نگاه لیبرالیسم غربی تفسیر و ارائه دهند و کار را به جایی رسانده اند که حتی آیات صریح و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم و فهم تمامی سلف صالح این امت و صحابه ی بزرگوار را از فیلتر لیبرالیسم می گذرانند .

که در زیربا ذکر چند ویژگی بسیار ساده و ملموس آنها  به  معرفی این آفتهای خطرناک می پردازیم :

اسلامگراهای لیبرال زده ، مبارزه ی عقیدتی و اصول ولاء و براء را « عملا » رد می کنند و نوعی صلح ، سازش و آرامش  خیالی و غیر اصولی را سفارش می کنند . به این ترتیب موجب به وجود آمدن یک روش عمل  منحط و مبتذلی  می گردند که در نهایت امر سودش به دشمنان مردم و ضررش به جریانات بیدارگر می رسد . بدین معنی که در جماعت و سازمانهای اسلامی بعضی از گروههای کوچک و افراد را به فساد سیاسی و عقیدتی می کشانند . و از طریق این گروههای کوچک و با کمک مستقیم و غیر مستقیم دستگاههای تبلیغاتی و مالی  حاکمان فاسد ، زمینه های رشد آنها در میان مردم فراهم گردیده و اینها با بسیج مردم در برابر مجاهدین ، بزرگترین مانع هدف بزرگ مجاهدین و عامل انحراف افکار عمومی و به بیراهه کشاندن خواسته های واقعی مردم می گردند .

اسلامگرائی لیبرال زده در اشکال مختلفی خودش را نشان می دهد  و سعی می کند  که با بهانه تراشی ها و حکمت تراشی های غیر شرعی  بیان و عمل به اصول توحید ،  ولاء و براء ، کفر به  طاغوت و امر به معروف و نهی از منکر را کنار نهاده و یا با تاخیر انداختن آن ، عملا آنرا به فراموشی بسپارد .

در یک مثال کوچک  وقتی که مشخص و آشکارا معلوم است که شخصی  در اصول اساسی عقیده و مبارزه دچار کجروی آشکاری گردیده است ولی فقط به این دلیل که او پدر یا برادر یا یکی از عزیزان ، یک همکلاسی  و یا دوست صمیمی و... است از بحث اصولی و بیان بنیادهای اساسی عقیدتی ، جهت حفظ صلح و دوستی  با وی سرباز می زنند ، و یا از اشتباه فاحش وی چشم پوشی می نمایند  به امید اینکه روابط حسنه با آنها حفظ شود ؛ فرهنگ  برخورد سطحی نگریی را  در افراد پرورش می دهند، که هم جمع لطمه می بیند و هم شخص مورد نظر . این اولین شکل  عملی  اسلامگرائی لیبرال زده  در میان مسلمین است .

با آنکه این اشخاص از بیماری قبلی رنج می برند ، اما در غیاب همان افرادی که در حضورشان دم فروبسته و چیزی نگفته بودند ، دچار غیبت از آنها گردیده ،  بدون احساس مسئولیت از آنها  و دیگران انتقاد می کنند ، در حضور اشخاص  و جلسات سکوت کرده  اما پشت سر افراد و پس از اتمام جلسات پرحرفی و غرزدن را شروع کردن ، نسبت به اصول توحید ،  ولاء و براء ، کفر به  طاغوت و امر به معروف و نهی از منکر بی اعتنا بوده و خودشان را به ولنگاری و بی بندوباری زیاده طلبانه عادت می دهند . این دومین  شکل  عملی  اسلامگرائی لیبرال زده  در میان مسلمین است .

اسلامگرایان  لیبرال زده همیشه سعی بر آن دارند که  با وجود وقوف  کامل و آگاهی بر گفته و یا کار نادرستی  که از جانب حکام و یا حتی افراد  ذینفعشان برمی خیزد ،از اظهار نظر در باره ی آن تا حد ممکن خود داری نمایند و درصورت لو رفتن خیانت  آنها با ایجاد شبهات به  پانسمان سرپایی آن بپردازند. اینان رندانه سعی برآن دارند که خود را از کارهایی که  احتمال آزمایش و خطا در آن وجود دارد محفوظ دارند . از اصول توحید ،  ولاء و براء ، کفر به  طاغوت و امر به معروف و نهی از منکر و روش مبارزاتی  فرقه ی ناجیه  پیروی نکرده و در عوض نظر و تاویل خود  را بر همه چیز ارجح می دهند و با مطرح کردن شبهات جهت دلسرد نمودن مردم و فعالان عرصه ی تغییر و جهاد ، از جماعت مجاهدین  توقعات  زود هنگام و بی جائی دارند .

اسلامگرایان  لیبرال زده  به جای آنکه  جهت حفظ وحدت صف مبارزین مسلمان ، ترقی و منظم کردن کارها آینه وار عیوب جماعت را جهت پیشرفت نشان دهند ؛ در عوض از دور به حملات و شبه افکنی های شخصی متوسل شده و با ایجاد دعوا و مرافعه با دعوتگران کینه و دشمنی خود را نسبت به فرقه ی ناجیه اعلام کرده و بدین شکل انتقام جویی می کنند .

اسلامگرایان  لیبرال زده  نسبت به تهاجمات و نظریات ضد دینی که  شنیده می شوند و حتی به صورت  عملی در جامعه پیاده می گردند ، چنان  با خونسردی برخورد می کنند که انگار هیچ اتفاقی نیافتاده است . در برابر اعمال کسانی که منافع مردم را پایمال می کنند خشمگین نشده  و به روش اسلامی جلوی اورا نمی گیرد ، بلکه با پشتیبانی تبلیغاتی که از وی به عمل می آورد راه او را برای ظلم بیشتر هموارتر می گرداند . به همین دلیل در جاهایی که اینگونه اسلامگرایان  لیبرال زده  وجود دارند معمولا دیکتاتوری ظالمین  از قدرت و دوام بیشتری برخورداربوده است  . و بدین گونه نسبت به درد مردم و فساد موجود  عملا بی تفاوت  بوده اند، هرچند در سخن و کتابها چیزهای دیگری برزبان برانند .

 اسلامگرایان  لیبرال زده  خودشان برای آینده ی جامعه ی اسلامی و حکومت اسلامی  و اجرائی شدن  احکام شریعت دارای برنامه ای معین و جهت مشخصی نیستند و با جدیت و شفافیت برای چنین هدف والائی تلاش نمی کنند . بلکه عملا وقوع و تشکیل چنین جامعه ای را با در پیش گرفتن بازیهای سیاسی پارلمانتیستی و شیوهای غبارآلود سرسری به شانس و پیشامد می سپارند .

اسلامگرایان  لیبرال زده  با تعریف و تمجیداتی که از گذشته ی مصیبت بار خود و جریان همفکرش بیان می کند ؛ و با بزرگ جلوه دادن اشتباهات فاحششان در مسیر مبارزه ، چنان جایگاه قهرمانان را برای خود رزرو می کنند که انگار در راه مبارزه ات فرقه ی ناجیه خدمات شایانی را انجام داده اند . به سابقه ی خود می نازند  و اشتباهاتشان را به گونه ای قشنگ بسته بندی می کنند که به راحتی به نسلهای بعدی منتقل شوند  . به همین دلیل این چرخه ی اشتباهات را ما در عرض چند نسل هم مشاهده می کنیم . و با انکه شایستگی انجام دادن وظایف مهمی را ندارند از انجام دادن  مسئولیتهای کم اهمیت تر ی به روش اسلامیش  سرپیچی  می کنند .

در یک جمع بندی کلی می توان گفت که ویروس « اسلامگرایان  لیبرال زده  »  در میان جریان مبارک بیداری اسلامی پدیده ای است بسیار زیانبخش و ضرر رسان . اسلامگرایان  لیبرال زده   همچون موریانه و خوره ای  هستند که  به تدریج و آرام آرام وحدت و یکپارچگی  جماعت را می خورد و پیوندها را شکسته و موجب رکود و اختلاف  نظر و تفرقه می گردند . اسلامگرایان  لیبرال زده  برباد دهنده ی تشکیلات محکم و انظباط پولادین صفوف انقلابی هستند ، مانع  اجرای کامل اصول عقیدتی  ، دستورات  و رهنمودهای صحیح مبارزاتی فرقه ی ناجیه اند و در نهایت جماعت مجاهدین را از مردمانی که تحت رهبریتش قرار گرفته اند جدا و دور می سازند . اینها بزرگترین آفتی هستند که ممکن است دامنگیر یک سرزمین مسلمان نشین و یا یک جریان جهادی گردد ، به همین دلیل دشمنان شریعت همیشه تلاش داشته اند این علفهای هرز را به اشکال مختلفی در میان مسلمین پرورش دهند . (که نمونه اش را هم اکنون در ترکیه ،افغانستان ، عراق ، مصر ، تونس ولیبی مشاهده نموده ایم )

اسلامگرایی  لیبرال زده  از نفاق و یا مرعوب شدن از تمدن  فریبنده ی غربی  سرچشمه می گیرد ، که منافع شخصی و حزبی  و اربابان خودش را بر مصالح مردم ، انقلاب و بیداری اسلامی مقدم می شمارد و با جدا کردن  عملی صف خود از مبارزین مسلمان ، باعث  تولید اسلامگرایی  لیبرال زده ی  ایدئولوژیک ، سیاسی و تشکیلاتی مجزائی می گردد .  

اسلامگرایان  لیبرال زده  به اصول اساسی اسلام به دیده ی یک مسئله ی دست دومی می نگرند که باید با وسایل لیبرالی مورد پسند سکولاریستها تعریف و ارائه گردد. آنها اسلام را می پسندند اما حاظر نیستند آنرا به مرحله ی عمل در آورند و یا آنرا کاملا به مرحله ی عمل درآورند . آنها حاضر نیستند متد و روش صحیح پیاده کردن اسلام برفهم اهل سنت را جایگزین  روش لیبرالیستی غربی خود نمایند . این اشخاص هم برای خودشان نوعی جدید از اسلام را ابداع کرده اند و هم  عینک و ترازوی لیبرالیستی  خود را نگه داشته اند .

 اسلامگرایان  لیبرال زده  از اسلام و اصول شریعت دم می زنند اما به شیوه وروش لیبرالیستها عمل می کنند . در نهان این اشخاص ، هم از اسلام می توان چیزهایی را یافت و هم از لیبرالیستهای سکولارغربی .  برای  اسلام و لیبرالیسم  نیز  کارکرد و استعمال ویژه ی خودشان را یافته اند و برای هرکدام برای رسیدن به اهدافشان وظایف  مشخصی دا رند . اسلام از کانال لیبرالیسم برای اینها یک وسیله و ابزار است . نام و شعاردفاع از اسلام وسیله ایست جهت انحراف افکار عمومی و فریب مسلمین  و ابزاریست جهت کسب قدرت سیاسی لیبرالی .این روش تفکر و عمل اسلامگرایان  لیبرال زده  است .

آفت اسلامگرایان لیبرال زده در کشتزار بیداری اسلامی  و نهضت مجاهدین  ( 3 )

اتحاد مردمی هورامان علیه سکولاریستهای مرتد...
ما را در سایت اتحاد مردمی هورامان علیه سکولاریستهای مرتد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد نوسودی jihadehawraman بازدید : 335 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1391 ساعت: 12:05