تنظيم نفي و اثبات در جنبش بیداری اسلامي ( 1)

ساخت وبلاگ

 

تنظيم نفي و اثبات در جنبش بیداری اسلامي ( 1)

          به قلم استاد مجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی

رسول الله صلي الله عليه وسلم در همان ابتداي امر به همه اعلام كرد كه" بگوئيد لا اله الا الله تا رستگار شويد" ، آنچه وي ازهمه مي خواست، در اولين قدم؛ نفي و نه گفتن و پس از سپري شدن اين مرحله، به اثبات و تاييد مي رسيد.

يك مبارز بايد بداند كه دوران تولد جريان انقلاب اسلامي با قبل و بعد از آن تفاوت فاحش دارد . بزرگترين و روشنترين اسلوبي كه از مبارزات تمام انبياء و بخصوص همين درخواست رسول الله صلي الله عليه وسلم بدست مي آيد اين است كه ، عامل اساسي هر مبارزي در رهبري و بيداري جامعه بر نفي يا به عبارت روشنتر در " لا اله " متمركز است ، اين سياست برنده و كاملاً روشنی است كه رل اصلي در تمامي خيزشهاي مردمي و انقلابي را ايفا مي كند.

ما اگر به سير تكامل احكام الهي كه توسط پيامبران آورده شده اند نظری بیاندازیم،  مي بينيم كه بسياري از احكام اثباتي بصورت تدريجي و اندك اندك بر ملتهاي گذشته ارائه شده اند،  و زماني كه سیر احکام درحیات رسول الله صلي الله عليه وسلم نيز مي خواست به تكامل خودش برسد ، باز به صورت تدريجي و در مدت 23 سال دوره خود را سپري كرد و به صورت يك واحد منسجم در آمد.  در اينجا منظور از اثباتي به معني وحدانيت الله در توحيد ربوبيت پس از آنكار و نفي اله ها و كفر به طاغوت نيست بلكه منظور اثبات در بخشی از توحيد الوهيت که شامل تحكيم شريعت و ارائه الگوي عيني احكام  شريعت و عبادات است ، مي باشد.

اگر به سیر تکاملی مبارز.اتی اسلام بنگریم می بینیم که  متناسب با وضع موجود زمانی ومکانی ،ومیزان بیگانگی یا اشنایی

هر جامعه با احکام ودستورات الهی ،اسلوبها وتاکتیکهای خاصی اتخاذ می گردد که به مسائل روز وموقعیت خاص ان جامعه پاسخ دهد، و ممکن است که در راه رسیدن به هدف بزرگ ،جنبش مجبور شود در مراحلی از بیان بعضی از احکام اثباتی خود اجتناب کند وچنین تشخیص دهد که در این مرحله گذار هیچ نیازی به بیان ان نیست وممکن است در صورت بیان وباز شدن فعالیتهای تئوریک ویاعملی در این زمینه، بعنوان بازدارنده ای نیز عمل نموده ودر مسیر مبارزه خلل وارد نموده وسد گردد0   

دراين زمينه ها به خوبي واقفيم كه در چند سال دوره مکی بسياري از احكام مربوط به حجاب ،شرابخوري ،زنا كاري ،زكات و....بعنوان اصول اثباتي برمسلمين عرضه نگرديد ومسلمينی كه در اين دوران مکي فوت كردند اصولاًنمي دانستند كه چنين احكامي هم وجود دارندوبراي هيچ يك از ياران رسول الله صلي اله عليه وسلم نيز تصور چنين احكام وقوانين اثباتي قابل تصور نبود.

امتهاي گذشته نيزكه پيروان مستقيم پيامبران بودند باز به همراه پيامبرشان تصور نمي كردند كه الله تعالي اين سیر تكاملي احكام اثباتي را چگونه به سرانجام مي رساند. انگار الله تعالي لازم هم نمي ديدكه قبل از مرحله وزمان خاص عملي شدن احكامش ،آنها رانيز به صورت لفظي و تئوريك بيان نمايند. بلكه حتي بيان ونازل نمودن آيات مربوط به آنها رانيز به زمان ومكان خاصش موكول نمود.

براي همين امر است كه، متناسب با آنچه كه وضعيت موجود جنبش تكاملي ازما مي خواهد ،اگر كسي از ما بپرسد كه برنامه اثباتي شما چيست؟ چنانچه ما در جواب بگوئيم كه ما فعلاچنين چيزاثبابتي  در اختيار نداريم وروز خودش همه چيز مشخص مي شود ،شايد بتوان به خود گفت كه ما در مسير مبارزه يكي از اصول اساسي آن را رعايت نموده ايم. جنبش در مسير مبارزاتي ونياز روزش چنان دچار افت و خيزوپس روي وپيش روي مي گردد كه در صورت عدم تثبيت يك موقعيت خاصي كه بايد براي يك حكم اثباتي ايجاد شود هرگونه شعار دهي وارئه حكم زود رس ونا بجا غير لازم مي باشد. وبايد گفت : در دوره ای (در هر مرحله اي از مسير تكاملي كه باشد)كه جنبش به سلب ونفي نيازمند است هرگونه اقدام عجولانه اي مي تواند مولد صدمات به جنبش نيز گردد.

بعنوان مثال اگر جامعه اي تصميم گرفته باشد كه بايد جريان سكولاريسم وديكتاتوري آن نفي وسلب گردد ،كسي يا جماعتي را بعنوان رهبريت خود بر مي گزيند كه تا انهدام كامل ورفتن ديكتاتوري سكولاريسم مهاجم فعلي به نفي ديكتاتوري سكولاريسم مي پردازد.

در اين مرحله ،رهبري كردن وسازمان دادن اين تصميم مردم گريزان از سكولاريسم با احكام وشعار هاي اثباتي خاص خود يا جماعتي را كه در آن عضو مي باشيم، كاملاً اشتباه وانحرافي است.

اين بدين معني نيست كه ما بايد اصول اثباتي واحكام اثباتي خود را نداشته باشيم، بلكه بايد با برنامه ريزي دقيق هر زمان كه كوچكترين فرصت مناسبي براي كسب قدرت معنوي ومادي متناسب با آن حكم اثباتي بوجود آمد، براي اين مرحله حكم وقانون ويژه خودمان را داشته باشيم وخودمان را براي آن وضع آماده كرده باشيم .ما بايد تمام اين زير وبمهاي مورد نيازكسب قدرت را ازقبل آماده كرده باشيم تا ديگران بفهمند كه ما توان در دست گرقتن حكومت را داريم. اما منظور اصلي من اين است كه  با وجود جريانات ومذاهب مختلف منتسب به  اسلام با برداشت ها وتفاسير مختلف وعدم  اولي الامر عمومي، گفتن وبرداشت اينگونه موارد اثباتي زود رس و در غير زمان وفصل مناسبش ،تلاشي است بي فايده واصلاً به درد دوره انقلابي تا قبل از كسب قدرت وتشكيل حكومت نمي خورد. وبايد با تكيه اساسي به برموارد سلبي ونفي تنها بر مشتركات در امور اثباتي تاكيد ورزيد. چون رهبري كردن ودر اختيار گرفتن  سكانداري رهبريت جامعه، بر سر وفادار ماندن وايستادگي بر سر حركت سلبي ونفي است واينكه تا چه وقت مي توانيد اين حركت نفي مردم را  در مسيرصحيح آن هدفمند به سوي پيروزي راهنمايي كنيد.

كفر به طاغوت ما سلبي است ،زير بار احكام ديكتاتوري سكولاريستي نرفتن ما سلبي است، من كمونيسم نمي خواهم ،من زير بار احكام سوسيال دمكراتها نمي روم، من نمي گذارم كه خواهرم ،زنم ودخترم هرزه گردندواجازه نمي دهم كه احكام سكولاريستي به جاي احكام الهی بر آنها اجرا گردد، من زير بار فقر وفحشاء نمي روم ، من ترس وناامني را در تمام پايه هاي زندگيم  نمي خواهم ، من زير بار نسبيت اخلاقي سكولاريستي مرتد نمي روم و...اينها اصول نفي وسلبي بودن حركت هستند، كه ديكتاتور ي سكولاريستي وجاهليت را در هيچ شكل وقيافه اي نمي پذيرد. اين ويژگي مبارزاتي جنبش ماست كه به مردمان مسلمان با تمام گرايشات وتفاسير در تمام طبقات جامعه اجازه مي دهد كه جهت حفظ منافع ومصالح دينويي واخروي خود بيايند جلو.

برادران وخواهران مجاهد فرقه ناجيه بايد براي مردم خود در موارد سلبي اينقدر شناخته شده وملموس باشندكه مردم بفهمند كه كي هستند وهمچون قارچ سبز نشده اند ،بلكه عضوي از آنان وزبان گوياي آنان ورهبر جريان نفي جامعه ی ديني، عليه ديكتاتوري سكولاريستي وجاهليت موجود مي باشيد. مردم بايد مجاهد فرقه ناجيه را به خوبي شناخته و‹‹ نه ›› ای كه شما مي خواهيد،«نه »آنها گردد.

تنظيم نفي و اثبات در جنبش بیداری اسلامي ( 2 )

          به قلم استاد مجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی

 

ما در اينكه كه خود را به طبقات مختلف جامعه بشناسانيم تا اينكه 

اتحاد مردمی هورامان علیه سکولاریستهای مرتد...
ما را در سایت اتحاد مردمی هورامان علیه سکولاریستهای مرتد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد نوسودی jihadehawraman بازدید : 279 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1391 ساعت: 10:48