تنظيم نفي و اثبات در جنبش بیداری اسلامي ( 2 )

ساخت وبلاگ

 

تنظيم نفي و اثبات در جنبش بیداری اسلامي ( 2 )

          به قلم استاد مجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی

 

ما در اينكه كه خود را به طبقات مختلف جامعه بشناسانيم تا اينكه برنامه هايمان در قلب ودرون انسانهاي حق طلب ريشه بدواند،  وبه مرحله اي برسد كه ديگران به ما وآيندهء ما اعتماد داشته باشند شكي نداريم، اما در دوره ای  كه در آن مردمان ديندار به تمامي مكاتب سكولاریستي موجود ‹‹ نه ›› مي گويند،ما بايد نماينده ورهبر ‹‹ نه ›› آنها باشيم وهرگونه تلاش اثباتي در احكام وبرداشتهاي خاص خودمان باعث ايجاد اسطكاك وتجزيه نيرو هايي مي گردد كه رهبريتشان را به عهده گرفته ايم.

در اينجا مسئله سازش، تنزل از ثوابت يا وارد آمدن خدشه بر اصول

توحيد، ولاءوبراء   ، كفر به طاغوت و... نيست بلكه برعكس جلوگيري از سازش وتجزيه نيرو هايي است كه، قدرت وشوكت ما را افزايش داده وسوخت مبارزاتي ما را در رسيدن به هدف وغلبه بر دشمن مهاجم تامين مي نمايد.

ما بايد به عنوان فرقه ناجيه نماينده ورهبريت انزجار مردم ونه گفتن آنها به جاهليت وديكتاتوري سكولاريستي مهاجم باشيم تا از هر گونه انحراف وساز شكاري گروههاي مريض وفريب خورده جلوگيري نمائيم. ما بايد با درايت وهوشياري خود تمام آنهايي كه به سكولار هاي مرتد دل بسته اند را نجات داده  وبه صف خود بكشانيم . اگر ما بتوانيم نماينده انزجار مردم از سكولار هاي مرتد باشيم ،ديگر جماعتهاي  منحرف ساز شكار با سكولاريسم كه در دستگاه وپارلمانهاي كفري آنها وارد شده اند، شانسي جهت دلسرد نمودن مردم ازجهاد وفريب دادن آنها وجدا كردن نشان از طايفه منصوره را ندارند ،چون بر همگان مشخص شده آنهايي كه در اين گير ودار با سكولاريستهاي مرتد مي مانند، هرگز ضد سكولار نبوده بلكه شركاي آنها در تحميل فقر وترس وفحشا بر مردمند.

 در اين مرحله مردم بايد به خوبي درك كنند كه سكولاريستها چه هستند؟ وبفهمند كه ما اينها را نمي خواهيم ونماينده ‹‹ نه ›› آنها عليه اين جاهليت موجود وديكتاتوري سكولاريستي هستيم. بي شك زماني كه ما تبديل به نيرويي شويم كه نماينده ‹‹ نه ›› مردم به جاهليت مهاجم موجوداست، قطعاً برنامه ها واحكام اثباتي ما نيز قبول گشته ومردم به راحتي با آنها زندگي خود را به  پيش مي برند. دقيقاً الان فهم اينكه چرا مسلمين با يك دستور، شرابخوري را كه آنهمه به آن خو گرفته بودند را ترك كردند روشنتر مي گردد. يا مسئله زنا كاري را كه به صورت يك فرهنگ در آمده بود،بدون آنكه خانه اي ويران يا در آن بسته گردد خود به خود تعطيل گشته واز ميان برداشته شد و...

در وضع موجود مسئله اي ديگر كه در همين رابطه به مردم وجنبش طائفه منصوره بر مي گردد،عدم اطمينان واعتماد مردم است. عدم اطمينان واعتماد به اسلام واحكام اسلامي نه، بلكه بر اثر كم تجربه بودن بعضي از مجاهدين وفاصله اي كه ميان آنها وسلف صالح اين امت ،بر اثر خيانتهاي رسانه اي وجاهليت وديكتاتوري سكولاريسم وجماعتهاي به اسم اسلامي اما همكاسه جاهليت موجود، افتاده اند از اين امر بيم دارند كه مجاهدين نتوانند با در پيش گرفتن روش و مبارزاتي رسول الله صلي اله عليه وسلم واصحاب گراميش اين سیر مبارزاتي را رهبري نموده وپس  از انهدام ديكتاتوري سكولاريستی مهاجم قدرت وحكومت را در دست بگيرد.

مردم در صداقت، اخلاص وتا سرحد جان مبارزه كردن مجاهين شكي ندارند .اما دودلند كه ،آيا امكان دارد با اين جماعت هم مسير شويم وبتوانيم وضع موجود را به نفع احكام الهي عوض كنيم و قدرت وحكومت را نيز نگهداريم؟ مردم در شك اند كه آيا ما هم همان احزاب منتصب به اسلام تركيه نيستيم كه در پايان با سكولارهاي مرتد از در سازش در آمده وتمام زحمات مردم را به باد دهيم وباز در همان دايرهء تنگ ديكتاتوري سكولاريسم ،اميد اجرائي شدن احكام الهي وازميان رفتن فقر وترس وايجاد رفاه وامنيت به خيالي دست نيافتني مبدل گردد و...  . يا همچون احزاب جماعت اسلامي كردستان عراق واتحاديه اسلامي كردستان عراق، حزب اسلامي عراق ، جماعت رباني سياف در افغانستان و..ثمره آنهمه زحمات و خونهاي پايمال شده را دو دستي تقديم ديكتاتوري سكولاريسم به رهبري آمريكا و مرتدين محلي اش نمايند و در يك چرخش عجيب تبديل به دوستاني براي ديكتاتوري سكولاريسم و دشمناني بر عليه مبارزين مجاهد و زير پا نهادن تمام خواست و آرزوهاي بر حق ملت و سرزمين تحت اشغال خود گرداندند و ....

اين گونه شبهات و دودلي ها را هر چند كه سالهاست جنبش بيداري اسلامي به رهبري فرقه ناجيه عملاً در برخورد با اوضاع مختلف در موقعيت هاي مختلف پاسخ داده ،اما باز بايد جهت اطلاع مردم از ميزان پايبندي اين جماعت به اصول زير بنايي خواسته هاي بر حق مردم، كفر به طاغوت ، ولاء و براء و نفي مطلق  به تمام آنچه بر ضدش به پا خواسته است را به زبان روز عملاً اعلام نمايد و از آن تخطي ننمايد .

بايد دقت كنيم مواردي كه رسول الله صلي الله عليه وسلم با پيروي از وحي الهي در مكه نفي مي كردند ،با آنچه كه پس از كسب قدرت و حكومت نفي كردند و همچنين مواردي كه قبل از كسب قدرت به عنوان موارد اثباتي و حكم اجرائي بر مردم عرضه مي داشتند، با احكام و قوانيني كه پس از كسب قدرت وحكومت ارائه داده و اجرا نمودند، از درجه يكساني برخوردار نبودند.بلكه اگر بدقت نگريسته شود در بين  نفي واثبات رسول الله صلي الله عليه وسلم در قبل از كسب قدرت وحكومت وپس از كسب قدرت نوساناتي با شدت وضعف سنجيده وحساب شده اي وجود دارد كه هر مبارز آزاديخواهي بايد با اين سیر تكاملي  انس گرفته وجنبش را در مسير پيروزي حتمي اش بر جاهليت  وديكتاتوري سكولاريستي مهاجم ياري رسانده وبرشكوكت روز افزون آن بيافزايد. مبارز آزاديخواه بايد دقيقاً همچون رسول الله صلي الله عليه وسلم گفتار عملش را قبل وبعد از كسب قدرت وحكومت تنظيم نمايد، وچنانچه امورات نفي واثبات مربوط به هر دوره را باهم قاطي نموده وتقديم وتاخيري در آن ها صورت دهد ، بدون آنكه كوچكترين شكي به خود راه دهد،بداند كه از مسير صحيح مبارزاتي لغزيده ودر مسير ديگري قرار گرفته است كه نياز به اصلاح وتجديد نظر دارد.

 

 

 

     

                                                         والحمدلله رب العاليمن

                                                                      و الله اكبر

                                                                             ابوحمزه المهاجر هورامی

 

اتحاد مردمی هورامان علیه سکولاریستهای مرتد...
ما را در سایت اتحاد مردمی هورامان علیه سکولاریستهای مرتد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد نوسودی jihadehawraman بازدید : 259 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1391 ساعت: 10:50